خوردن خار. چریدن خار. تغذیه از خار کردن. مکالبه که آن خار خوردن شتر است. (منتهی الارب) : اشتر آمد این وجود خارخوار مصطفی زادی بر این اشتر سوار. مولوی. حاجی تو نیستی شتر است از برای آنک بیچاره خار میخورد و بار میبرد سعدی (گلستان چ یوسفی ص 159). ، تحمل ناراحتی و سختی از چیزی کردن. غرامت چیزی بردن که از آن چیز غنیمت برده شده باشد یابرده شود: درختی که پیوسته بارش خوری تحمل کن آنگه که خارش خوری. سعدی (بوستان). برند از برای دلی بارها خورند از برای گلی خارها. سعدی (بوستان). به گلبنی برسیدم مجال صبر ندیدم گلی تمام نچیدم هزار خار بخوردم. سعدی (طیبات). بپرسیدند کز طفلان خوری خار ز پیران کین کشی چون باشد اینکار. نظامی
خوردن خار. چریدن خار. تغذیه از خار کردن. مُکالَبَه که آن خار خوردن شتر است. (منتهی الارب) : اشتر آمد این وجود خارخوار مصطفی زادی بر این اشتر سوار. مولوی. حاجی تو نیستی شتر است از برای آنک بیچاره خار میخورد و بار میبرد سعدی (گلستان چ یوسفی ص 159). ، تحمل ناراحتی و سختی از چیزی کردن. غرامت چیزی بردن که از آن چیز غنیمت برده شده باشد یابرده شود: درختی که پیوسته بارش خوری تحمل کن آنگه که خارش خوری. سعدی (بوستان). برند از برای دلی بارها خورند از برای گلی خارها. سعدی (بوستان). به گلبنی برسیدم مجال صبر ندیدم گلی تمام نچیدم هزار خار بخوردم. سعدی (طیبات). بپرسیدند کز طفلان خوری خار ز پیران کین کشی چون باشد اینکار. نظامی
حمل خار کردن، تحمل ناراحتی نمودن. کارهای سخت و صعب تحمل کردن. مؤلف آنندراج معتقد است تخصیص خار بصلۀ ’به’ بیجاست و همچنین تخصیصش به ’از’ نیز صحیح نیست یعنی به خار کشیدن بمعنی درآوردن و از خار کشیدن بمعنی برآوردن. چون: اول سری برخنۀ دیوار می کشم دیگر به آشیانۀ خود خار می کشم. صائب (از آنندراج). بیت فوق مثال برای به خار کشیدن است یعنی به آشیانۀ خود خار می کشم. سوزن تمام چشم شد از انتظار من با ناخن شکسته ز پا خار می کشم. صائب (از آنندراج). بیت فوق مثال برای از خار کشیدن یعنی ازپا خار می کشم
حمل خار کردن، تحمل ناراحتی نمودن. کارهای سخت و صعب تحمل کردن. مؤلف آنندراج معتقد است تخصیص خار بصلۀ ’به’ بیجاست و همچنین تخصیصش به ’از’ نیز صحیح نیست یعنی به خار کشیدن بمعنی درآوردن و از خار کشیدن بمعنی برآوردن. چون: اول سری برخنۀ دیوار می کشم دیگر به آشیانۀ خود خار می کشم. صائب (از آنندراج). بیت فوق مثال برای به خار کشیدن است یعنی به آشیانۀ خود خار می کشم. سوزن تمام چشم شد از انتظار من با ناخن شکسته ز پا خار می کشم. صائب (از آنندراج). بیت فوق مثال برای از خار کشیدن یعنی ازپا خار می کشم